به گزارش قدس آنلاین، نمایشگاه فروش پاییزه مشهد از ظهر جمعه آغاز به کار کرده و قرار است تا جمعه آینده پذیرای شهروندانی باشد که می‌خواهند اقلام مورد نیاز خود در حوزه‌های خوراک، پوشاک و به ویژه نوشت‌افزار را با قیمت مناسب‌تری تهیه کنند تا شاید در این روزهای سخت اقتصادی اندکی از هزینه‌های آن‌ها کاسته شود.

 بی‌مقدمه

آنچه مسلم است برگزاری نمایشگاه فلسفه خاصی دارد که اگر بخواهیم به ذکر آن‌ها بپردازیم مطلبی جداگانه می‌خواهد اما به زبان ساده و بدون هر مقدمه‌ای می‌توان گفت، برگزاری نمایشگاه‌های اینچنینی یعنی فروش مستقیم کالاهای مصرفی یک هدف اصلی دارد و آن اینکه کالای باکیفیت (قابل قبول عرف) با قیمت ارزان‌تر از بازار به دست مصرف‌کننده برسد.

بی‌تعارف باید بگوییم سال‌هاست که دیگر نمایشگاه‌های فروش مستقیم به ویژه در کالاهای مصرفی در بخش خوراک و غذا کارایی خود را ندارند و دیگر کمتر تولیدکننده معتبری را می‌توان در چنین فضاهایی دید و عمده شرکت‌کنندگان یا تولیدکننده بی‌نام و نشان نوپا یا واسطه‌ای اندکی بزرگ‌تر از خرده فروش‌ها هستند و در مجموع بیشتر شرکت‌کننده‌ها کسبه عادی هستند که از این فرصت برای فروش کالاهای خود استفاده می‌کنند که همواره در خصوص کیفیت بخشی از اقلام ارائه شده حرف و حدیث‌های بسیاری وجود داشته و دارد.

   توقف در پارکینگ خاکی

عصر جمعه راهی نمایشگاه بین‌المللی مشهد می‌شوم تا گزارشی از وضعیت آن تهیه کنم. طبق معمول شلوغی و ترافیک غیرمعمول است و به دلیل پر بودن پارکینگ‌های محوطه اصلی خودروها به سمت پارکینگ پشت مجموعه هدایت می‌شوند پارکینگی که جز یک زمین مسطح خاکی و یک برج نوری چیز دیگری ندارد و چون هنوز همان برج نوری هم روشن نشده فضای تاریک و نبود نگهبان در این محوطه وسیع شرایط را برای برخی جرایم مهیا نموده البته اگر برج نوری هم روشن شود باز هم کنترل محوطه سخت خواهد بود که البته امیدواریم خودرو هیچ شهروندی در این مدت در این محل مورد دستبرد سارقان قرار نگیرد.

نکته قابل ذکر اینکه به نظر می‌رسد شهرداری به عنوان متولی این مجموعه آسفالت کردن این محوطه را فراموش نکند وظیفه‌ای که از سال‌ها پیش و در زمان برگزاری جمعه بازار خودرو در این محوطه قرار بود این کار انجام شود.

شاید این موضوع خیلی مهم به نظر نرسد اما وقتی به این نکته توجه داشته باشیم که بخش عمده این نمایشگاه برای عرضه نوشت‌افزار است و بیشتر مراجعان کودکان هستند و در همان ابتدای توقف در این پارکینگ، مادری را ببینی که در حال خارج کردن یک تکه چوب یا خار خشک از پای دختر بچه گریان خود است که با صندل زیبای خود راهی نمایشگاه شده است.

مرد جوانی هم در گفت‌وگو با یکی از مأموران نمایشگاه و یک افسر پلیس از نبود افرادی برای راهنمایی رانندگان در این محوطه گلایه می‌کند و می‌گوید: همین تاریکی و بی‌توجهی برخی از رانندگان موجب شده تا خودرو دیگری با خودرو وی برخورد کند و راننده خاطی حاضر به قبول خسارت نشده و وارد نمایشگاه شده است ولی مأمور انتظامی در محل به او گفت من وظیفه‌ای

در قبال تصادفات ندارم اگر درگیری یا سرقت باشد ما در خدمتیم بهتر است با ۱۱۰ تماس بگیرید تا افسر راهور برای بررسی تصادف اعزام شود.

 بلیت‌فروشی

فروش بلیت هم موجب انتقاد برخی از شهروندان شده و می‌گویند: سال‌های گذشته برای این گونه نمایشگاه‌ها ورودی دریافت نمی‌شد یکی هم معتقد است پولی که بابت اجاره غرفه از غرفه‌داران می‌گیرند شامل این موارد هم هست و نباید از شهروندان وجهی بگیرند.

البته بنا به گفته یکی از مدیران نمایشگاه مشهد در سال‌های قبل تنها در چند نوبت بلیت‌فروشی نبوده و بیشتر موارد ورودی گرفته می‌شود.

 دستاورد پفکی نمایشگاه

وارد نمایشگاه که می‌شوم نخستین چیزی که توجهم را جلب می‌کند وجود بسته‌های بزرگ پفک در دست تعداد زیادی از افرادی است که در حال خارج شدن از نمایشگاه هستند و کمتر شهروندی را می‌توان دید که با دست پر از نمایشگاه خارج نشود.

چند قدم آن سوتر چند دختر جوان در حال تبلیغ و ترغیب مراجعان برای گرفتن دستگاه کارتخوان سیار هستند وقتی از یکی از آن‌ها شرایط گرفتن دستگاه را می‌پرسم می‌گوید: مدارک شناسایی و وجه مورد نیاز را بدهید مالک دستگاه می‌شوید. وقتی می‌گویم نیازی به تراکنش حساب بانکی یا پروانه کسب نیست، می‌گوید: ما کاری به این کارها نداریم فقط دستگاه را می‌فروشیم.

اما این در حالی است که بر اساس ضوابط بانک‌ها برای داشتن یک دستگاه کارتخوان باید شرایطی از قبیل اشتغال به یک حرفه یا داشتن مجوز و تراکنش مالی قابل قبول حساب متصل به دستگاه احراز شود و فروش دستگاه بدون رعایت این ضوابط می‌تواند زمینه‌ساز بروز برخی تخلفات مالی شود.

    شلوغی بی‌رونق

پیش از ورود به سالن‌ها به یاد گفته‌های احمد یزدان‌پناه، مدیرعامل سازمان همیاری شهرداری‌های خراسان رضوی افتادم که چند روز پیش عنوان کرد: همه اصناف شهر مشهد و واحدهای شرکت‌کننده در این نمایشگاه در زمینه‌های پوشاک، نوشت‌افزار، کیف، کفش، مواد غذایی، لوازم منزل، منسوجات، شوینده‌های بهداشتی و... به عرضه کالا خواهند پرداخت.

علاوه بر این واحدها، تلاش داریم برای بهره‌مندی حداکثری شهروندان از این فرصت نمایشگاهی با هماهنگی سازمان‌های ذی‌ربط، غرفه‌هایی نیز برای توزیع کالاهای اساسی تنظیم بازار در این نمایشگاه در نظر گرفته شود.

وی خاطرنشان کرد: در نمایشگاه فروش پاییزه امسال تلاش شده کالاهای قابل عرضه از تولیدات داخلی باشند.

در همین حال وارد سالن اول می‌شوم که مربوط به لباس است با چرخی در داخل سالن باز این واقعیت تلخ را قبول می‌کنم که تعداد غرفه‌هایی که تولیدات کاملاً ایرانی دارند بسیار کم است و فروشندگان این اقلام همچنان از اقبال کم مشتریان برای خرید تولیدات داخلی گلایه دارند. زن جوانی که تولیدی شلوار مردانه دارد، می‌گوید: اگر بگویم شلوارها چینی هستند راحت‌تر می‌فروشم تا اینکه بگویم خودمان در حاشیه شهر می‌دوزیم.

یکی دیگر از غرفه‌داران هم از اجاره بالای غرفه‌ها گلایه دارد و می‌گوید: امسال اجاره‌ها از یک میلیون و ۴۰۰ و تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان شده که برای یک هفته آن هم در شرایط اقتصادی موجود بالاست.

تعداد غرفه‌هایی که لباس‌های با کیفیت و قیمت مناسب عرضه می‌کنند بسیار کم است و تقریباً می‌توان گفت لباس مناسب فصل پاییز و زمستان در این نمایشگاه وجود ندارد و تنها در چند غرفه تعداد کمی کاپشن مردانه به چشم می‌خورد.

هرچه هست وقتی با چند غرفه‌دار صحبت می‌کنم می‌گویند: هر چند روز اول است ولی میزان فروش ما به نسبت شلوغی که می‌بینید ناچیز است.

 جولان باب اسفنجی و دوستان

سالن‌های بعدی هم که مربوط به فرش و منسوجات و اقلام دیگر است شرایط مشابهی دارد و باز هم جای کالاهای ایرانی به شدت خالی است و بر اساس موقعیت زمانی نمایشگاه بیشتر تمرکزها روی سالن نوشت‌افزار، کیف و کفش بچه‌هاست که با توجه به گرانی کاغذ در ماه‌های اخیر تمامی خانواده‌ها آمده‌اند تا لوازم ارزان‌تر از بازار بخرند.

ورودی سالن نوشته بزرگی جلب توجه می‌کند «دفتر ۴۰ برگ ۲هزار تومان» به فروشنده می‌گویم دفترهایی که نوشته‌اید را دارید که پاسخ می‌دهد ظهر داشتیم تمام شد. می‌گویم یعنی تبلیغ برای نصف روز و بیشتر برای جذب مشتری بوده و اینکه آیا فردا هم می‌آورید که باز پاسخی دوپهلو می‌دهد و می‌گوید معلوم نیست شاید... .

قیمت دفترها اندکی ارزان‌تر از بازار است ولی وقتی دفترها را ورق می‌زنی دلیل همان ارزانی اندک را می‌فهمی کیفیت کاغذ و حتی خط کشی دفترها بیانگر موضوع است.

سالن بعدی که بیشتر لوازمی از قبیل کیف و اقلام دیگر دارد هم آنچه نمایان است جولان شخصیت‌های کارتونی از قبیل باب اسفنجی و بن‌تن است خلاصه اینکه جمع دوستان باب اسفنجی جمع است و باز هم جای اقلام ایرانی خالی خالی است.

      حرف مردم بی تفسیر و حاشیه

در این بین با تعداد زیادی از شهروندان و غرفه‌داران هم صحبت کردم که در ادامه، سخنان برخی از آن‌ها را با ادبیات خودشان می‌خوانید.

راستش را بخواهید به دردسرش نمی‌ارزد که با خانواده از آن طرف شهر به اینجا بیای.

 وقتی می‌گویند ارزان‌تر بخرید یعنی یک کالا را با همان شرایط در نمایشگاه ارزان بخریم نه اینکه جنس کم‌کیفیت را ارزان‌تر از جنس باکیفیت بازار بخریم به نظر اینجا این اتفاق بیشتر می‌افتد.

اگر به دست مردم نگاه کنید می‌فهمید نمایشگاه خوب بوده یا نه وقتی بیشتر مردم با بسته پفک و چند عدد دفتر، خودکار و مداد بیرون می‌روند یعنی اینکه بقیه چیزها خوب نبوده وگرنه مردم برای خرید می‌آیند.

متأسفانه مسئولان در بخش تولید محصولات با نمادهای ملی و اسلامی کار آنچنانی نمی‌کنند چون باز هم مجبورم برای دخترم کیفی را بخرم که روی آن تصویر یک شاهزاده کارتونی حک شده چون چیز دیگری که نماد وطنی داشته باشد نمی‌بینم که با آن دخترم را مجاب کنم تا این کیف را نخرد.

 کاش می‌گفتند فروش پاییزه پفک و کاکتوس.

 خبری از لباس‌های پاییزه و زمستانه بزرگسالان نیست چند غرفه آن هم به صورت محدود این اقلام را داشتند و بیشتر البسه شامل جوراب و زیرپوش بود.

 ای کاش مدیران، یکی از سالن‌ها را به عرضه اقلام ضروری خانواده‌ها اختصاص می‌دادند و گوشت، برنج و روغن و اقلامی از این دست را ارزان و به قیمت مصوب به دست مردم می‌رساندند تا حداقل دلمان خوش بود اگر چیزی برای بچه‌ها نخریدیم با هزینه کمتر اقلام اساسی خریدیم.

منبع : روزنامه قدس